ستارگانی از ملکوت

ستارگانی از ملکوت

فعالیت این وبلاگ در زمینه ائمه علیهم السلام، خاطرات شهدا،زندگینامه شهدا،خصائص اخلاقی شهدا،بزرگان،انسانهای آسمانی و..... می باشد.......
ستارگانی از ملکوت

ستارگانی از ملکوت

فعالیت این وبلاگ در زمینه ائمه علیهم السلام، خاطرات شهدا،زندگینامه شهدا،خصائص اخلاقی شهدا،بزرگان،انسانهای آسمانی و..... می باشد.......

بردن شهید به کربلا

  

پدر شهید غلامرضا زمانیان نقل میکردکه:قبل از عملیات بدر شهید جلو من و مادرش بدنش را برهنه کرد و گفت :نگاه کنید دیگر این جسم را نخواهید دید. 

همانطور شد و در عملیات بدر مفقود گردید. 

پدر شهید اضافه کرد :دوازده سال در انتظار بودم و با هر زنگ درب منزل می دویدم تا اگر او برگشته باشد اولین کسی باشم که او را می بینم.تا اینکه یک روز خبر بازگشت او را دادند. 

فقط یک جمجمه از شهید برگشته بود که مادرش از طریق دندان فرزند را شناخت. 

در نزد ما رسم است بعد از دفن ،سه روز قبر به صورت خاکی باشد مردم در تشییع جنازه او با شکوه شرکت کردند. 

شبی در خواب دیدم چند اسب سوار آمدند و شروع به حفر قبر کردند گفتم :چه کار می کنید؟ 

گفتند:مامور هستیم او را به کربلا ببریم گفتم من دوازده سال منتظر بودم چرا او را آوردید؟ 

گفتند:ماموریت داریم و یک فرد نورانی را نشان من دادند.عرض کردم :آقا این فرزند من است فرمود:باید به کربلا برود. 

او را آوردیم تا تو آرام بگیری و بعد او را ببریم .پدر شهید از خواب بیدار می شود با هماهنگی و اجازه نبش قبر صورت می گیرد می بینند:خبری از جمجمه شهید نیست و شهید به کربلا منتقل شده است.  

 

راوی پدر شهید غلامرضا زمانیان

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد