ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
مادر شهید «بهنام محمدی» گفت: بهنام به این اعتقاد داشت که مادرها نباید بچههایشان را لوس تربیت کنند و باید آنها را مرد جنگ بار بیاورند؛ دوستان شهید محمدی میگفتند «وقتی عراقیها زنان و مردان را به اسارت میبردند، بهنام از شدت ناراحتی زمین را میکند و میگفت خدایا کمک کن تا همه دشمنان را به رگبار ببندم».
وی خاطرنشان کرد: شهید «محمد جهانآرا» هم بهنام را بسیار دوست داشت و میگفت «اطلاعاتی که از وضعیت عراقیها میخواهیم، بهنام برای من میآورد»؛ تا زمانی که بهنام زنده بود؛ بهنام هم عاشق شهید جهانآرا بود و میگفت «جهانآرا دایی من است و به من گفته برو غسل شهادت بکن» بنده هم نوجوانم را که نخستین فرزندم بود، با دستهای خودم غسل شهادت دادم.
خوشا انان که الله یارشان بی به حمدوقل هو الله کارشان بی خوشا انان که دایم درنماز اند نهشت جاودان بازارسان بی